سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/12/4
12:16 صبح

عشق از نگاه پاک و زیبای کودکان

بدست جالب انگیزناک در دسته

تعدادى از متخصصان این پرسش را از گروهى از بچه هاى 4 تا 8 ساله پرسیدند که: «عشق یعنى چه؟»

پاسخ هایى که دریافت شد عمیق تر و جامع تر از حدّ تصوّر هر کس بود. در اینجا بعضى از این پاسخ را براى شما می آوریم:

• هنگامى که مادربزرگم آرتروز گرفت دیگر نمی توانست دولا شود و ناخن هاى پایش را کوتاه کند. بنابراین، پدربزرگم همیشه این کار را براى او می کرد، حتى وقتى دستهاى خودش هم آرتروز گرفت. این یعنى عشق. (ربکا، 8 ساله)

• وقتى یک نفر عاشق شما باشد، جورى که اسمتان را صدا می کند متفاوت است. شما می دانید که اسمتان در دهن او در جاى امنى قرار دارد. (بیلى، 4 ساله)

• عشق هنگامى است که شما براى غذا خوردن به رستوران می روید و بیشتر سیب زمینى سرخ کرده هایتان را به دوست خود می دهید بدون آن که او را وادار کنید تا او هم مال خودش را به شما بدهد. (کریس، 6 ساله)

• عشق هنگامى است که مامانم براى پدرم قهوه درست می کند و قبل از آن که جلوى او بگذارد آن را می چشد تا مطمئن شود که مزه اش خوب است. (دنى، 7 ساله)

• اگر می خواهید یاد بگیرید که چه جورى عشق بورزید باید از دوستى که ازش بدتان می آید شروع کنید. (نیکا، 6 ساله)

• عشق هنگامى است که به یکنفر بگوئید از پیراهنش خوشتان می آید و بعد از آن او هر روز آن پیراهن را بپوشد. (نوئل، 7 ساله)

• عشق شبیه یک پیرزن کوچولو و یک پیرمرد کوچولو است که پس از سال هاى طولانى هنوز همدیگر را دوست دارند. (تامى، 6 ساله)

• عشق هنگامى است که مامان بهترین تکه مرغ را به بابا می دهد. (الین، 5 ساله)

• هنگامى که شما عاشق باشید، مژه هایتان بالا و پائین می رود و ستاره هاى کوچک از بین آن ها خارج می شود. (کارن، 7 ساله)

و سرانجام ...برنده ما یک پسر چهارساله بود که پیرمرد همسایه شان به تازگى همسرش را از دست داده بود. پسرک وقتى گریه کردن پیرمرد را دید، به حیاط خانه آنها رفت و از زانوى او بالا رفت و همانجا نشست. وقتى مادرش پرسید به مرد همسایه چه گفتی؟ پسرک گفت: "هیچى، فقط کمکش کردم که گریه کند"