با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+*براي من
دوست داشتن
آخرين دليل دانايي است
اما هوا هميشه آفتابي نيست
عشق هميشه علامت رستگاري نيست
و من گاهي اوقات مجبورم
به آرامش عميق سنگ حسادت کنم
چقدر خيالش آسوده است
چقدر تحمل سکوتش طولاني ست
چقدر ...
.
.
علي صالحي*
+*اي رفته ز دل ، رفته ز بر ، رفته ز خاطر
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
بر من منگر زانکه به جز تلخي اندوه
در خاطر از آن چشم سياه تو ندارم
اي رفته ز دل ، راست بگو ! بهر چه امشب
با خاطره ها آمده اي باز به سويم؟
گر آمده اي از پي آن دلبر دلخواه
من او نيم او مرده و من سايه ي اويم
.
سيمين بهبهاني*
+*و با هر پرنده اي که مي خواند
هر قطره باراني که ميبارد
و
هر نسيم خنکي که به صورتم مي وزد ..
زنده مي شوم
و اميدوارتر که خداوند هنوز از بشر نا اميد نشده است*
+*به سرم مي زند به خواهرم زنگ بزنم تا صدايش را بشنوم
رفيقم… خواهرم…اين ديوارها فراموش کردند خنده ها و دعواهايمان را.
.. دلم مي خواهد بزنم زير آواز و باز او سرم داد بکشد..
. با هم بخنديم و صداي خنده هايمان آنقدر بلند شود… که به خدا برسد…
شايد دلش براي غصه هايمان بسوزد…*
+*من هستم… زنده ام. نفس مي کشم…
هنوز گاهي اوقات ديوانه مي شوم و بي هوا به سرم مي زند تمام مسير محل کارم را تا خانه پياده بيايم..
هوس مي کنم تنها قدم بزنم… تنها گريه کنم…
تنها گوشه اي ساعت ها بنشينم و زندگي ام را مرور کنم.
اما هنوز هستم..
هنوز عاشق بارانم…
هنوز بوي اقاقيا… بوي نعنا..
بوي چاي تازه دم مادرم را دوست دارم*
+*نه رفيق نگو ميان گذشته ها جا مانده ام…
ولي
… مگر مي شود براي چيزي عمرت را صرف کني و فراموش شود؟
نگران من نباش…زنده ام نفس ميکشم… و دلتنگي هايم را ديگر بغض نمي کنم
… ميگذارم چشم هايم ببارند..*
+*از تو چه پنهان بعضي روزها هوايي خانه کودکي هايم مي شوم..
دلم براي حياطي که نيست… مادربزرگي که نيست..
براي بوته ياس و درخت شمشاد و آب و جاروهاي بعد از ظهرها تنگ مي شود…*
+*شايد صدايم زده باشد و من نشنيده باشم
.. نميداني چقدر دلم براي درد دل هاي مادر بزرگم پر کشيده.
.. چقدر براي وقتي که صدايم مي زد تا موهايش را برايش ببافم..
چقدر دلم مي خواهد دوباره صدايم بزند..
. نه پنجره اي نيست…
مادر بزرگي نيست…
من هستم و پياده رويي که انگار او هم قدم هاي مرا از ياد برده*