جالب انگيزناک - پيام‌هاي ارسالي

هر جا برم تو با مني واسم مثل جون و تني دلت که ميگيره فقط حرفت رو با من مي زني هر جا برم کنارمي فرقي نمي کنه کجا فرقي نمي کنه چقدر فاصله باشه بين ما

Wed, 17 Jul 2013 17:55:00 GMT

*هر جا برم تو با مني واسم مثل جون و تني دلت که ميگيره فقط حرفت رو با من مي زني هر جا برم کنارمي فرقي نمي کنه کجا فرقي نمي کنه چقدر فاصله باشه بين ما*

مکانيک به زبان ساده

Thu, 18 Jul 2013 15:51:00 GMT

مکانيک به زبان ساده

براي من دوست داشتن آخرين دليل دانايي است اما هوا هميشه آفتابي نيست عشق هميشه علامت رستگاري نيست و من گاهي اوقات مجبورم به آرامش عميق سنگ حسادت کنم چقدر خيالش آسوده است چقدر تحمل سکوتش طولاني ست چقدر ... . . علي صالحي

Thu, 18 Jul 2013 11:51:00 GMT

*براي من دوست داشتن آخرين دليل دانايي است اما هوا هميشه آفتابي نيست عشق هميشه علامت رستگاري نيست و من گاهي اوقات مجبورم به آرامش عميق سنگ حسادت کنم چقدر خيالش آسوده است چقدر تحمل سکوتش طولاني ست چقدر ... . . علي صالحي*

اي رفته ز دل ، رفته ز بر ، رفته ز خاطر بر من منگر تاب نگاه تو ندارم بر من منگر زانکه به جز تلخي اندوه در خاطر از آن چشم سياه تو ندارم اي رفته ز دل ، راست بگو !‌ بهر چه امشب با خاطره ها آمده اي باز به سويم؟ گر آمده اي از پي آن دلبر دلخواه من او نيم او مرده و من سايه ي اويم . سيمين بهبهاني

Fri, 19 Jul 2013 18:02:00 GMT

*اي رفته ز دل ، رفته ز بر ، رفته ز خاطر بر من منگر تاب نگاه تو ندارم بر من منگر زانکه به جز تلخي اندوه در خاطر از آن چشم سياه تو ندارم اي رفته ز دل ، راست بگو !‌ بهر چه امشب با خاطره ها آمده اي باز به سويم؟ گر آمده اي از پي آن دلبر دلخواه من او نيم او مرده و من سايه ي اويم . سيمين بهبهاني*

درد يعني ... دلمْـ بـرايت يك ذرّه شده ... امّـا هيچْ غَلطي نمي توانمـ بکنمـ :|

Fri, 19 Jul 2013 11:13:00 GMT

*درد يعني ... دلمْـ بـرايت يك ذرّه شده ... امّـا هيچْ غَلطي نمي توانمـ بکنمـ :|*

و با هر پرنده اي که مي خواند هر قطره باراني که ميبارد و هر نسيم خنکي که به صورتم مي وزد .. زنده مي شوم و اميدوارتر که خداوند هنوز از بشر نا اميد نشده است

Wed, 17 Jul 2013 11:43:00 GMT

*و با هر پرنده اي که مي خواند هر قطره باراني که ميبارد و هر نسيم خنکي که به صورتم مي وزد .. زنده مي شوم و اميدوارتر که خداوند هنوز از بشر نا اميد نشده است*

دلم براي بالا رفتن از درخت آلبالو تنگ شده. دلم مي خواهد بخوابم و وقتي بيدار شوم ببينم تمام روزهايي که گذشت خواب بوده ام…

Wed, 17 Jul 2013 11:43:00 GMT

دلم براي بالا رفتن از درخت آلبالو تنگ شده. دلم مي خواهد بخوابم و وقتي بيدار شوم ببينم تمام روزهايي که گذشت خواب بوده ام…

به سرم مي زند به خواهرم زنگ بزنم تا صدايش را بشنوم رفيقم… خواهرم…اين ديوارها فراموش کردند خنده ها و دعواهايمان را. .. دلم مي خواهد بزنم زير آواز و باز او سرم داد بکشد.. . با هم بخنديم و صداي خنده هايمان آنقدر بلند شود… که به خدا برسد… شايد دلش براي غصه هايمان بسوزد…

Wed, 17 Jul 2013 11:55:00 GMT

*به سرم مي زند به خواهرم زنگ بزنم تا صدايش را بشنوم رفيقم… خواهرم…اين ديوارها فراموش کردند خنده ها و دعواهايمان را. .. دلم مي خواهد بزنم زير آواز و باز او سرم داد بکشد.. . با هم بخنديم و صداي خنده هايمان آنقدر بلند شود… که به خدا برسد… شايد دلش براي غصه هايمان بسوزد…*

من هستم… زنده ام. نفس مي کشم… هنوز گاهي اوقات ديوانه مي شوم و بي هوا به سرم مي زند تمام مسير محل کارم را تا خانه پياده بيايم.. هوس مي کنم تنها قدم بزنم… تنها گريه کنم… تنها گوشه اي ساعت ها بنشينم و زندگي ام را مرور کنم. اما هنوز هستم.. هنوز عاشق بارانم… هنوز بوي اقاقيا… بوي نعنا.. بوي چاي تازه دم مادرم را دوست دارم

Wed, 17 Jul 2013 12:16:00 GMT

*من هستم… زنده ام. نفس مي کشم… هنوز گاهي اوقات ديوانه مي شوم و بي هوا به سرم مي زند تمام مسير محل کارم را تا خانه پياده بيايم.. هوس مي کنم تنها قدم بزنم… تنها گريه کنم… تنها گوشه اي ساعت ها بنشينم و زندگي ام را مرور کنم. اما هنوز هستم.. هنوز عاشق بارانم… هنوز بوي اقاقيا… بوي نعنا.. بوي چاي تازه دم مادرم را دوست دارم*

نه رفيق نگو ميان گذشته ها جا مانده ام… ولي … مگر مي شود براي چيزي عمرت را صرف کني و فراموش شود؟ نگران من نباش…زنده ام نفس ميکشم… و دلتنگي هايم را ديگر بغض نمي کنم … ميگذارم چشم هايم ببارند..

Wed, 17 Jul 2013 11:46:00 GMT

*نه رفيق نگو ميان گذشته ها جا مانده ام… ولي … مگر مي شود براي چيزي عمرت را صرف کني و فراموش شود؟ نگران من نباش…زنده ام نفس ميکشم… و دلتنگي هايم را ديگر بغض نمي کنم … ميگذارم چشم هايم ببارند..*

از تو چه پنهان بعضي روزها هوايي خانه کودکي هايم مي شوم.. دلم براي حياطي که نيست… مادربزرگي که نيست.. براي بوته ياس و درخت شمشاد و آب و جاروهاي بعد از ظهرها تنگ مي شود…

Wed, 17 Jul 2013 12:01:00 GMT

*از تو چه پنهان بعضي روزها هوايي خانه کودکي هايم مي شوم.. دلم براي حياطي که نيست… مادربزرگي که نيست.. براي بوته ياس و درخت شمشاد و آب و جاروهاي بعد از ظهرها تنگ مي شود…*

شايد صدايم زده باشد و من نشنيده باشم .. نميداني چقدر دلم براي درد دل هاي مادر بزرگم پر کشيده. .. چقدر براي وقتي که صدايم مي زد تا موهايش را برايش ببافم.. چقدر دلم مي خواهد دوباره صدايم بزند.. . نه پنجره اي نيست… مادر بزرگي نيست… من هستم و پياده رويي که انگار او هم قدم هاي مرا از ياد برده

Wed, 17 Jul 2013 11:58:00 GMT

*شايد صدايم زده باشد و من نشنيده باشم .. نميداني چقدر دلم براي درد دل هاي مادر بزرگم پر کشيده. .. چقدر براي وقتي که صدايم مي زد تا موهايش را برايش ببافم.. چقدر دلم مي خواهد دوباره صدايم بزند.. . نه پنجره اي نيست… مادر بزرگي نيست… من هستم و پياده رويي که انگار او هم قدم هاي مرا از ياد برده*

زيباترين عکس عاشقانه خانوادگي

Wed, 17 Jul 2013 13:06:00 GMT

*زيباترين عکس عاشقانه خانوادگي*

کي مياد بريم؟

Wed, 17 Jul 2013 12:48:00 GMT

کي مياد بريم؟

:D

Wed, 17 Jul 2013 12:40:00 GMT